سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اى اسیران آز باز ایستید که گراینده دنیا را آن هنگام بیم فرا آید که بلاهاى روزگار دندان به هم ساید . مردم کار ترتیب خود را خود برانید و نفس خود را از عادتها که بدان حریص است باز گردانید [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 85 اسفند 14 , ساعت 3:7 عصر

بعضی‏ها موقع بی‏کاری جدول حل می‏کنند. بعضی هم تلوزیون نگاه می‏کنند. بعضی هم مین خنثی می‏کنند، توی کامپیوترشون؛ و رکورد ده ثانیه‏شون رو به هشت ثانیه می‏رسونند. بعضی هم، مثلا اون‏هایی که برنامه‏نویسی و این‏ها کار می‏کنند، کد‏ها و تگ‏های مختلف رو با هم ترکیب می‏کنند و بعد از کلی وقت، از این که یک برنامه‏ی ساده ساختن که می‏تونه یه عملیات ساده رو انجام بده کیف می‏کنند.

ولی من سرگرمی‏های جالب‏تری دارم. به روحیات دور و بری‏هام فکر می‏کنم. برام خیلی جالبه. حتا جالب‏تر از پیدا کردن رمز یک جدول گنده. می‏شینم به این فکر می‏کنم که مثلا اگه الان زنگ بزنم به فلانی و بدون مقدمه به‏اش بگم: «...»، چه واکنشی نشون‏ می‏ده و بعد از این که کار رو انجام دادم، بررسی می‏کنم که چه‏قدر به پیش‏بینی خودم نزدیک بودم. و منتظر می‏شم ببینم تماس بعدی‏ش چند ساعت یا چند دقیقه بعده. معمولا از یک روز بیشتر طول نمی‏کشه! آخی ی ی ی! چه رمانتیک!
یا این که مثلا می‏شینم و کلی فکر می‏کنم که چه‏طوری امروز صبح وقتی سوار تاکسی شدم، ارتباط عاطفی‏م رو با راننده‏ به حداکثر برسونم. و گاهی وقت‏ها هم موفق می‏شم و مثلا آخر کار که می‏خوام پیاده شم، رانندهه یا کرایه نمی‏گیره یا این که حداقل اسم و آدرسم رو می‏پرسه. آی ی ی ی حال می‏ده!

 

بنام خداوند جان آفرین

حکیم سخن در زبان ،آفرین

In The Name Of God



لیست کل یادداشت های این وبلاگ